مطالب عاشقانه

لحظه ها رو با تو بودن

در نگاه تو شكفتن

حس عشق رو در تو ديدن

مثل روياييي تو خوابه

با تو رفتن

با تو موندن

مثل قصه تو رو خوندن

تا هميشه تو رو خواستن

مثل تشنگي آبه

اگه چشمات من رو مي خواست

تو نگاه تو مي ميردم

اگه دستات مال من بود

جون به دستات مي سپردم

اگه اسمم رو مي خوندي

ديگه از ياد نميبردم

اگه با من تو مي موندي

همه دنيا رو مي بردم

بي تو اما سرسپردن

بي تو و عشق تو بودن

تو غبار جاده موندن

بي تو خوب من محاله

بي تو حتي زنده بودن

بي هدف نفس كشيدن

تا ابد تو رو نديدن

واسه من رنج و عذابه

اگه چشمات من رو مي خواست

تو نگاه تو مي مردم

اگه دستات مال من بود

جون به دستات مي سپردم

اگه اسمم رو مي خوندي

ديگه از ياد نميبردم

اگه با من تو مي موندي

همه دنيا رو مي بردم

توي آسمون عشقم

غير تو پرنده اي نيست

روي خاموشي لب هام

جز تو اسم ديگه اي نيست

توي قلب من عزيزم

هيچ كسي جا نداره

دل عاشقم به جز تو

هيچ كسي رو دوست نداره

اگه چشمات مال رو مي خواست

تو نگاه تو مي مردم

اگه دستات مال من بود

جون به دستات مي سپردم

اگه اسمم رو ميخوندي

ديگه از ياد نمي بردم

اگه با من تو مي موندي

ديگه از ياد نميبردم

لحظه ها رو با تو بودن

به حسودان بگو

ما عاشق هميم!!!!

چشمان تو پر از من است، چشمان من از پر از تو...

من شبيه خودم و تو شبيه هيچكس...

به حسودان بگو،

در آسمان ما جز عشق پر نمي زند...

كه شايد از تماشاي اين عشق دق كنند!!!!!

يا در كوچه و بازار قصه مان را جار زنند!!!

عشق من رهايم نكن،

دستهايم را محكم تر بگير ...

كه اينجا خيلي ها

سر جدايي من و تو شرط بسته اند!!!

تقديم به عشقم:

                    مي نويسم به نام عشق...

به نام دل...

                                        به حرمت اين لحظه هاي بي تكرار

به شوق تو

                                                                                به نام عشق مينويسم

دوستت دارم